پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
شناخت اجمالی امام هشتم امام رضا (ع)
نوشته شده در جمعه 22 دی 1391
بازدید : 2727
نویسنده : علی اکبری

 

شناخت اجمالی امام هشتم(ع)

 

امام رضا علیه السلام هشتمین امام شیعه اثنا عشرى است و پیامبر(ص) نام وى را به صراحت ذکر فرموده: على فرزند موسى، فرزند محمد، فرزند على، فرزند حسین، فرزند على، فرزند ابوطالب که درود خدا بر همه آنان باد.

کنیه‏اش ابوالحسن است.

برخى از لقبهایش عبارتند از رضا، صابر، زکى، ولى. . .

نقش انگشتریش: حسبى الله، یا به روایت دیگر ماشاء الله، لا قوة الا بالله.

زادگاهش در مدینه به سال 148 هجرى بود. یعنى در همان سالى که جدش امام صادق(ع) در گذشت و این نظر بیشتر علما و تاریخ نویسان است. (1) .

البته کسانى هم هستند که ولادت امام رضا(ع) را در سال 153 هجرى دانسته‏اند، مانند: اربلى در کشف الغمه، ابن شهرآشوب در مناقب، صدوق در عیون الاخبار هر چند که کلامش چندان صریح نیست، مسعودى در اثبات الوصیه، ابن خلکان در وفیات الاعیان، ابن عبد الوهاب در عیون المعجزات، و یافعى در مرآة الجنان. . .

و نیز گفته شده که تاریخ تولد حضرت امام رضا(ع) سال 151 است. ولى به هر حال قول نخست از همه قویتر و مشهورتر است و دو قول اخیر طرفدار بسیار کمى دارد

اخلاق امام رضا(ع(

حلم: در شناخت‏حلم آن حضرت، شفاعت وى در نزد و مامون در حق جلودى كافى است جلودى كسى بود كه به امر هارون رشيد به مدينه رهسپار شد تا لباس زنان آل ابو طالب را بگيرد و بر تن هيچ يك از آنان جز يك جامه نگذارد. وى همچنين بر بيعت مردم با امام رضا (ع) انتقاد كرد. پس مامون او را به حبس افكند و بعد از آن كه پيش از وى دو تن را كشته بود او را خواست. امام رضا (ع) به مامون گفت: اى امير مؤمنان! اين پيرمرد را به من ببخش!جلودى گمان برد كه آن حضرت مى‏خواهد از وى انتقام گيرد. پس مامون را سوگند داد كه سخن امام رضا (ع) را نپذيرد مامون هم گفت: به خدا شفاعت او را درباره تو نمى‏پذيرم و دستور داد گردنش را بزنند. در صفحات آينده تفصيل اين مطلب را در خبر مربوط به عزم مامون بر خروج از مرو، ذكر خواهيم كرد.

تواضع: در بخش صفات و اخلاق آن حضرت از قول ابراهيم بن عباس نقل كرديم كه گفت: چون امام رضا (ع) تنها بود و براى او غذا مى‏آوردند آن حضرت غلامان و خادمان و حتى دربان و نگهبان را بر سر سفره‏اش مى‏نشاند و با آنها غذا مى‏خورد. همچنين از ياسر خادم نقل شده است كه گفت: چون آن حضرت تنها مى‏شد همه خادمان و چاكران خود را جمع مى‏كرد، از بزرگ و كوچك، و با آنان سخن مى‏گفت. او به آنان انس مى‏گرفت و آنان با او. كلينى در كافى به سند خود از مردى بلخى روايت مى‏كند كه گفت: با امام رضا (ع) در سفر به خراسان همراه بودم. پس روزى خواستار غذا شد و خادمان سيه چرده خود را نيز بر سفره خود نشاند يكى از يارانش به او عرض كرد: اى كاش غذاى اينان را جدا مى‏كردى. فرمود: پروردگار تبارك و تعالى يكى است و مادر و پدر هم يكى. و پاداشها بسته به اعمال و كردارهاست.

اخلاق نيكو: در بخش صفات آن حضرت از ابراهيم بن عباس نقل كرديم كه گفت: امام رضا (ع) با سخن هرگز به هيچ كس جفا نكرد و كلام كسى را نبريد تا مگر شخص از گفتن باز ايستد. و حاجتى را كه مى‏توانست‏برآورده سازد رد نمى‏كرد. پاهايش را دراز نمى‏كرد و هرگز روبه‏روى كسى كه نشسته بود، تكيه نمى‏داد و هيچ كس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمى‏داد. هرگز آب دهان بر زمين نمى‏افكند و در خنده‏اش قهقهه نمى‏زد بلكه تبسم مى‏نمود. كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه مهمانى براى امام رضا (ع) رسيد. امام شب در كنار مهمان نشسته بود و با وى سخن مى‏گفت كه ناگهان وضع چراغ تغيير كرد. مرد مهمان دستش را دراز كرد تا چراغ را درست كند ولى امام او را از اين كار بازداشت و خود به درست كردن چراغ پرداخت و كار آن را راست كرد. سپس فرمود: ما قومى هستيم كه ميهمانان خود را به كار نمى‏گيريم. همچنين در كافى به سند خود از ياسر و نادر خادمان امام رضا (ع) نقل شده است گفتند: ابو الحسن، صلوات الله عليه، به ما فرمود: اگر من بالاى سرتان بودم و شما خواستيد از جا برخيزيد، در حالى كه غذا مى‏خوريد برنخيزيد تا از خوردن دست‏بكشيد و بسيار اتفاق مى‏افتاد كه امام بعضى از ما را صدا مى‏زد و چون به ايشان گفته مى‏شد آنان در حال خوردن هستند، مى‏فرمود: بگذاريدشان تا از خوردن دست‏بكشند.

كرم و سخاوت: هنگام ذكر اخبار مربوط به ولايت عهدى آن حضرت خواهيم گفت كه يكى از شاعران به نام ابراهيم بن عباس صولى به خدمت آن حضرت آمد و امام به او ده هزار درهم داد كه نام خودش بر آن ضرب شده بود. همچنين آن حضرت به ابو نواس سيصد دينار جايزه داد و چون جز آن، مال ديگرى نداشت استر خويش را هم به وى بخشيد. و نيز به دعبل خزاعى ششصد دينار جايزه داد و با اين وجود از وى معذرت هم خواست.

در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه گفت: مردى به ابو الحسن رضا (ع) برخورد كرد و گفت: به قدر مردانگى‏ات بر من ببخش. امام گفت: به اين مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگى خودم ببخش. امام فرمود: اين قدر دارم. سپس فرمود: اى غلام دويست دينار به او بده.

همچنين در مناقب از يعقوب بن اسحاق نوبختى نقل شده است كه امام رضا (ع) تمام ثروت خود را در روز عرفه تقسيم نمود. پس فضل بن سهل به وى گفت: اين ضرر است. امام فرمود: بل سود و بهره است. چيزى را كه پاداش و كرامت‏بدان تعلق مى‏گيرد ضرر محسوب مكن.

كلينى در كافى به سند خود از اليسع بن حمزه نقل كرده است كه گفت: در مجلس ابو الحسن رضا (ع) بودم. مردم بسيارى به گرد آن حضرت حلقه زده بودند و از وى درباره حلال و حرام پرسش مى‏كردند كه ناگهان مردى بلند قامت و گندمگون داخل شد و گفت: السلام عليك يا بن رسول الله. من يكى از دوستداران تو و پدران و نياكان تو هستم، من از حج‏باز مى‏گردم و خرجى خود را گم كرده‏ام و با آنچه همراه من است نمى‏توانم به يك منزل هم برسم، پس اگر صلاح بدانى كه مرا به ديارم روانه كنى كه براى خدا بر من نعمتى داده‏اى و اگر به شهرم رسيدم آنچه از تو گرفته‏ام به صدقه مى‏دهم. امام (ع) به او فرمود: بنشين خدا تو را رحمت كند. آنگاه دوباره با مردم به گفت و گو پرداخت تا آنان پراكنده شدند و تنها سليمان جعفرى و خيثمه و من مانده بوديم پس امام فرمود: اجازه مى‏دهيد داخل شوم سليمان گفت: خداوند فرمان تو را مقدم داشت. پس امام برخاست و به اتاقش رفت و لختى درنگ كرد و سپس بازگشت و در را باز كرد و دستش را از بالاى در بيرون آورد و پرسيد: آن خراسانى كجاست؟پاسخ داد: من اينجايم. فرمود: اين دويست دينار را برگير و در مخارجت از آن استفاده كن و بدان تبرك جو و آن را از جانب من به صدقه بده. اكنون برو كه نه من تو را ببينم و نه تو مرا. مرد بيرون رفت. سليمان به آن حضرت عرض كرد: دايت‏شوم بخشش بزرگى كردى و رحمت آوردى، پس چرا چهره از او پوشاندى؟فرمود: از ترس آن كه مبادا خوارى خواهش را در چهره او ببينم. مگر اين سخن رسول خدا را نشنيدى كه مى‏گويد: آن كه به نهان نكويى آورد با هفتاد حج‏برابرى مى‏كند و آن كه پليدى و زشتى را اشاعه مى‏دهد، مخذول و خوار است و كسى كه در نهان گناه كند، آمرزيده است. آيا سخن اول را نشنيده‏اى كه مى‏گويد:

متى آته لا طلب حاجة

رجعت الى اهلى و وجهى بمائه (1)

ششم، فراوانى صدقات: پيش از اين از ابراهيم بن عباس صولى نقل كرديم كه گفت: امام رضا (ع) بسيار نكويى مى‏كرد و در نهان صدقه مى‏داد و بيشتر اين عمل را در شبهاى تاريك به انجام مى‏رساند.

 

فضايل امام رضا(ع)

 

اين از چيزهايى است كه تمام مورخان درباره آن اتفاق نظر دارند.

كوچكترين مراجعه به كتابهاى تاريخى اين نكته را بخوبى روشن مى‏گرداند. حتى مامون بارها خود در فرصتهاى گوناگون آن را اعتراف كرده مى‏گفت: رضا(ع) دانشمندترين و عابدترين مردم روى زمين است. وى همچنين به رجاء بن ابى‏ضحاك گفته بود:

«. . . بلى اى پسر ابى‏ضحاك، او بهترين فرد روى زمين، دانشمندترين و عبادت پيشه‏ترين انسانهاست. . . » (1)

مامون به سال 200 كه بيش از سى و سه هزار تن از عباسيان را جمع كرده بود، در حضورشان گفت:

«. . . من در ميان فرزندان عباس و فرزندان على رضى الله عنهم بسى جستجو كردم ولى هيچيك از آنان را با فضيلت‏تر، پارساتر، متدينتر، شايسته‏تر و سزاوارتر به اين امر از على بن موسى الرضا نديدم (2) ».

موقعيت و شخصيت امام على(ع)

اين موضوع از مسائل بسيار بديهى براى همگان است. تيره‏گى روابط بين امين و مامون به امام اين فرصت را داد تا به وظايف رسالت‏خود عمل كند و به كوشش و فعاليت‏خويش بيفزايد. شيعيانش نيز اين فرصت را يافتند كه مرتب با او در تماس بوده از راهنماييهايش بهره ببرند. پس در نتيجه، امام رضا از مزاياى منحصر به فردى سود مى‏جست و توانست راهى را بپيمايد كه به تحكيم موقعيت و گسترش نفوذش در قسمتهاى مختلف حكومت اسلامى بيانجامد حتى روزى امام به مامون كه سخن از ولايتعهدى مى‏راند، گفت: «. . . اين امر هرگز نعمتى برايم نيفزوده است. من در مدينه كه بودم دستخطم در شرق و غرب اجرا مى‏شد. در آن موقع، استر خود را سوار مى‏شدم و آرام كوچه‏هاى مدينه را مى‏پيمودم و اين از همه چيز برايم مطلوبتر مى‏نمود. . . » (3) .

در نامه‏اى كه مامون از امام تقاضا مى‏كند كه اصول و فروع دين را برايش توضيح دهد، او را چنين خطاب مى‏كند: «اى حجت‏خدا بر خلق، معدن علم و كسى كه پيروى از او واجب مى‏باشد. . . » (4) . مامون او را «برادرم‏» و «اى آقاى من‏» خطاب مى‏كرد.

در توصيف امام، مامون براى عباسيان چنين نگاشته بود: «. . . اما اينكه براى على بن موسى بيعت مى‏خواهم، پس از احراز شايستگى او براى اين امر و گزينش وى از سوى خودم است. . . اما اينكه پرسيده‏ايد آيا زندگی چهارده معصوم , ,


مطالب مرتبط با این پست
.
زندگانی حضرت محمد ( ص )
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
زندگینامه حضرت علی (ع)
از امام پنجم خود چه می دانید؟
غدیر 1
جاودانگی قیام امام حسین علیه السلام
زیارت عاشورا امام حسین ( ع )
جملات زیبا در مورد به خدا
شگفتي هاي سوره اخلاص
قرآن ! من شرمنده
زندگی نامه مام حسین (ع)
زندگانی حضرت علی (ع)
زندگی نامه امام حسن (ع )
بر اسرای کربلا چه گذشت؟
چگونگی فعالیت مغز انسان هنگام خواندن نماز
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا عليه السلام
تربتی که عاشورای امسال، به رنگ خون شد
علائم ظهور امام زمان عج :
مشخصات و تاریخچه مرقد امام حسین
اخلاق حضرت محمد «ص»

ايرانيان چگونه شيعه شدند؟
زندگی نامه حضرت محمد (ص)
شناخت اجمالی امام هشتم امام رضا (ع)
چند داستان از زندگى امام رضا(ع)
احاديثي از امام (ع)
زندگينامه امام عسگري (ع)
بقیع از آغاز تا همین امسال
دانستنی های قرآنی
تصویر داخل مرقد مطهر پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)
زندگینامه 14 معصوم
ولادت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم)
زندگینامه امام هادی علیه السلام
روز مبعث چه روزی است؟
شهادت امام موسی کاظم(ع)
برکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله
عکس داخل ضریح امام حسن عسکری (ع)
گوشه ای از زندگانی امام موسی كاظم (ع)
«اشهد أن علیاً ولی‌الله» چرا به اذان اضافه شد؟
احادیث منتخب
زندگی آنقدرها هم جدی نیست!
اعمال مشترک دهه اوّل ماه ذی الحجه
اهمیت زیارت خانه خدا و مزار رسول الله(ص)
درب خانه حضرت زهرا (س)
زندگینامه امام محمد باقر(ع)
متن فارسی خطبه غدير
دعای سلامتی امام زمان(عج)
غدير خم كجاست ؟
تاكيد بر امامت و ولايت امام علی(ع) در غدير
ولادت و خاندان امام علی (ع)



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: